حافظ رجب بن محمد برسیبُرسی، رضی الدّین حافظ، رجب بن محمّدبُرْسی، رضیالدین حافظ رجب بن محمد بن رجب حلی (د پس از ۸۱۳ق/۱۴۱۰م)، محدث، عارف و عالم شیعی قرن هشتم و نهم است. وی نویسنده آثاری چون مشارق الانوار است. در معرفی خویش، خود را «رجب الحافظ» خوانده، [۱]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۵، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۲]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۱۴، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و در سرودههایش «حافظ برسی» یا «حافظ» تخلص کرده است. [۳]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۲۴۰، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۴]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۲۴۶، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۵]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۲۴۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۶]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و این نشان میدهد که حافظ را شهرتی برای خود، و نه لقبی ستایشآمیز میشمرده است. شهرت وی بیشتر در علوم غریبه است.۱ - محل سکونت برسیتا چند قرن پس از مرگش، در هیچیک از تذکرهها ترجمه یا شرح حالی از او نیامده است. براساس این بیت او: وفی المولِدِ والمَحْتِدِ / بُرسیّاً و حِلِّیاً، اصلش را میتوان از حِلّه و زادگاهش را بُرس دانست. اما خوانساری [۹]
محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۳، ص۳۳۷، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
و امین او را برسی الاصل و ساکن حله گفته اند. اطلاق نام برس بر نقاط متعدد، از جمله محلی در نزدیکی حله و نیز روستایی در خراسان ، ایجاد شبهه کرده است.بعضی، [۱۲]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص۱۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
با توجه به نزدیک بودن برس به حله، احتمالاً او را از برس حله میدانند، در حالی که بعضی ویژگیها در آثارش از جمله استفاده از نامهای ایرانی، چون انوش و کیومرث و افراسیاب و لهراسب و ضحاک در مشارق انوار الیقین [۱۳]
رجب بن محمد حافظ برسی، مشارق الانوار، ج۱، ص۵۹، چاپ افست تهران (بی تا).
و همچنین نامش، که در اعلام عربی نادر است، احتمال ایرانی بودن وی را تقویت میکند.از سوی دیگر اختیار تخلص، که رسم شاعران پارسیگوی است، از ایرانی بودن یا اقامت طولانی او در ایران و یا علاقه او به ادب پارسی حکایت میکند. [۱۴]
کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ج۱، ص۲۴۰ـ۲۴۱، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش.
درباره نسبت او به برس، بیشتر احتمال داده شده که اشاره به برس قریهای میان کوفه و حله بوده است، اما گاه نیز آن را نسبت به روستایی در خراسان دانستهاند. [۱۷]
لغتنامه دهخدا، ذیل برس.
شیبی در تحقیق خود، تلاش داشته است تا با تمسک به قراینی، ایرانی تبار بودن او را تقویت کند. [۱۸]
کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶، بیروت، ۱۹۸۲م.
براساس بیتی از او، گفته شده که وی در برس دیده به جهان گشود و روزگارش را در حله گذرانید. [۲۰]
عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۰۴، قم، ۱۴۰۱ق.
در شرحاحوالی که حر عاملی و افندی [۲۳]
عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۰۴، قم، ۱۴۰۱ق.
از وی به دست دادهاند، براساس برداشت از نوشتهها و سرودههایش، وی را محدث، فقیه، ادیب و صوفی دانستهاند و شیخ حر به خصوص در یادکردهایش از وی در الجواهر، [۲۴]
محمد حر عاملی، الجواهر، ج۱، ص۱۵، قم، مکتبة المفید.
[۲۵]
جم، محمد حر عاملی، ج۱، ص۹۶، الجواهر، قم، مکتبة المفید.
بارها او را «عارف» خوانده است. درباره عرفان او باید یادآور شد که زمینهای قوی از عرفان نظری در سراسر نوشتههایش وجود دارد. [۲۶]
و پیجوی ارتباط اندیشه او با شخصیتهایی چون سیدحیدر آملی و فضلالله حروفی و تأثر او از عارفان متقدم چون حلاج بوده است، کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۲۷]
کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ج۲، ص۲۲۴ بب، بیروت، ۱۹۸۲م.
۲ - دوره زندگیبراساس پاره ای قراین، از علمای اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم و میتوان گفت در طبقه شاگردان شهید اول (۷۳۴ـ۷۸۶) بوده است: ۱) در آغازِ نسخه ای خطی از مشارق الامان، این کتاب تألیف رجب بن محمّدالبُرسی و تاریخ تألیف آن ۸۱۱ اعلام شده است. ۲) در نسخه ای از مشارق الانوار، [۲۸]
مدرسة عالی سپهسالار کتابخانه، فهرست کتابخانة مدرسة عالی سپهسالار، ج۵، ص۵۶۸، ج ۵، تألیف محمدتقی دانش پژوه و علینقی منزوی، تهران ۱۳۵۶ ش.
تاریخ نگارش آن ذیحجه ۸۱۳ ثبت شده است؛ با استناد به برخی نسخه های این کتاب، تاریخ تألیف آن را ۸۱۳ احتمال داده است. بنابراین، برسی تا ۸۱۳ زنده بوده است.۳) به نوشته حُرّ عاملی ، [۳۰]
محمدبن حسن حر عاملی، أمل الا´ مل، ج۲، ص۱۱۸، چاپ احمد حسینی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
برسی در مشارق الانوار میگوید که بین تاریخ تألیف کتابش و تولّد حضرت مهدی (علیهالسّلام) ۵۱۸ سال فاصله است که به این حساب میبایست در ۷۷۳ یا ۷۷۸ مشغول تألیف آن بوده باشد.ثقة الاسلام تبریزی [۳۱]
علی بن موسی ثقة الاسلام تبریزی، مرآة الکتب، ج۱، ص۹۶، (بی جا) ۱۳۶۳ ش.
براساس عبارتی که از برسی نقل کرده، تاریخ تألیف مشارق الانوار را ۷۷۸ دانسته است؛ ولی رقم اخیر ظاهراً تاریخ تألیف کتاب دیگری است که احتمالاً با مشارق یک جا تجلید شده بوده است.ظاهراً حسن بن محمّد دیلمی و اعلام الدین، که دوران زندگی او را بین ۷۲۶ تا ۸۴۱ تخمین زده اند (مقدمه مصحّح اعلام الدین)، نخستین کسی است که از برسی مطلبی نقل کرده است. ۳ - برسی از دیگاه علمادیلمی در پایان جلد دوم ارشاد القلوب [۳۲]
محمدبن حسن دیلمی، ارشادالقلوب، ج۱، ص۴۴۶، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
که در انتسابش به او تردید است، قصیده ای از برسی در مدح امام علی (علیهالسّلام) نقل کرده است.پس از او کفعمی در المصباح که در ۸۹۵ به پایان آمده و در رساله المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، از آثار برسی مطالبی آورده است بی آنکه اندک اشاره ای به شرح حال او کرده باشد. پس از وی فیض در کلمات مکنونه، مجلسی در بِحار ، و جزایری در الانوار النعمانیه مطالبی از برسی نقل کرده اند. برسی به ائمه اطهار (علیهمالسّلام) تعلّق خاطر زیاد داشته و روایات بسیاری در مقامات معنوی ایشان نقل و شرح کرده و اشعار فراوانی در این زمینه سروده است. به همین سبب برخی او را سرزنش کرده و به وی نسبتِ غلوّ داده اند. حُرّ عاملی او را افراطی دانسته است. علامه مجلسی مشارق الانوار و الفین او را حاوی مطالبی موهم، اشتباه و خلط صحیح و سقیم و غلوآمیز دانسته و گفته است که از روایات او تنها آنچه را که با کتب معتبر مطابق است نقل کرده است. هاشم معروف حسنی [۴۰]
هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الاثار و الاخبار، ج۱، ص۲۹۳، بیروت ۱۹۷۳.
معتقد است که در کتاب مشارق الانوار، صدها حدیث دروغ نقل شده است. او میگوید که برسی در میان شیخیّه و کشفیه و غُلات طرفداران بسیار دارد.در مقابل، علامه امینی، در عین آنکه به اعتماد برسی بر علم حروف و اعداد به دیده انکار نگریسته، از او دفاع کرده و مقاماتی را که برسی برای ائمه ثابت دانسته پایینتر از مرتبه غلوّ و نسبت نبوّت خوانده است. ۴ - شخصیت علمیبرسی بر علم اسرار حروف و اعداد نیز آگاهی داشت [۴۳]
کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ج۲، ص۲۲۴، بیروت، ۱۹۸۲م.
و این امر در سراسر آثارش، به خصوص مشارق، در شرح اخبار به یاریش آمده است. وی از ذوق ادبی نیز بهره داشت و افزون بر توانایی در نثر، در سرودن شعر نیز چیره دست بود. ۵ - مذهب و اعتقاداتبرسی در مرور کوتاه خود بر عقاید امامیه، پایبندی خود به اعتقادات مشهور این مذهب را نشان داده است [۴۶]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۲۱۴- ۲۱۵، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و ضمن معرفی دو گروه اهل افراط و تفریط ، خود را از «نمط اوسط» دانسته که آنان را «عارفون» خوانده است. [۴۷]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۱۹۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
برسی با اینکه بارها از غلات انتقاد کرده، [۴۸]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۲۱۳، بیروت، ۱۳۷۹ق.
بازتاب برخی اندیشهها در نوشتههای وی موجب گمانهایی درباره عقاید خاص مذهبی او شده است. باید دانست که او خود متوجه ویژگی توهم زای کتابش بوده، و بارها این نکته را که برخی معاصرانش این تعالیم را برنخواهند تافت، گوشزد کرده است. [۴۹]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۱۴، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۵۰]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص۴۱، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۶ - تهمت غلو و افراطبه عقیده برخی، برسی به دلیل تبحّر در حکمت و عرفان و پی بردن به بعضی از مقامات ائمه و نقل آنها، به غلوّ در حق آنان متّهم شده است. ظاهراً برسی در عصر خویش نیز نکوهش میشده، چنانکه خود در چند جای مشارق الانوار به این مطلب اشاره کرده است. [۵۱]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، ج۱، ص۱۴ـ۱۵، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۵۲]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
به هر حال، حر عاملی بر وجود «افراط» در کتاب او صحه گذارده، و بدون اشاره به ناقدان، یادآور شده است که برخی او را به «غلو» منتسب ساختهاند مجلسی نیز در یادکردی از او، با تعبیری محتاطانه از وجود مطالبی «موهم خبط و خلط و ارتفاع» در کتاب وی سخن آورده است [۵۵]
عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۰۷، قم، ۱۴۰۱ق.
[۵۶]
محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج۳، ص۳۲۴، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
در عین حال، برخی به صراحت او را از غلو بری دانسته، و مسأله او را در حد شذوذ و غرابت شمردهاند همین انتقادها موجب گشته است تا در نقد رجالی، حر عاملی از عدم علم به وثوق برسی سخن به میان آورد و مجلسی روایاتی را که وی بدان متفرد بوده است، در خور اعتماد نشمرد گفتنی است که هم مذهب و هم وثاقت برسی در نقل، در آثار معاصران نیز موضوع بحث و گفت و گوست. [۶۳]
هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الاثار و الاخبار، ج۱، ص۲۹۲ بب، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
او برای خود گناهی جز حُبّ علی (علیهالسّلام) و نشر و تبلیغ اسرار او نشناخته و خود را از غلوّ و تفویض مبرّا دانسته و بصراحت کسانی را غالی شمرده که برای بندگان خدا مقام ربوبی قائل شده و فرایض دینی را ترک کرده اند. [۶۴]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، ج۱، ص۶۹، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۶۵]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، ج۱، ص۲۱۰، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
با اینهمه، تحلیل درستِ آنچه برسی گفته بر بررسی مفهوم غلوّ در کلام شیعی متوقّف است.برسی در راه تبلیغ عقیده خود از اندیشهها و اصطلاحات و تعبیرات فلسفی و عرفانی (مانند عقل فعّال، فیض اول) بهره میجُسته و به سخنان بزرگان تصوف و عرفان ، از جمله حلاج و محیی الدین ابن عربی استناد میکرده و تحت تأثیر اشعار صوفیانه کسانی چون ابن فارض بوده است. همچنانکه شیوه های حروفیه را نیز در رسیدن به مقصود به کار میگرفته است. [۶۶]
کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ج۱، ص۲۵۸، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۶۷]
کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش.
در واقع، آنچه از غرابت در آثار برسی، به خصوص مشارق دیده میشود، بخشی ناشی از اخبار متفرد اوست که در دیگر متون حدیثی شیعه یافت نمیشود و بخشی دیگر ناشی از شروحی است که وی بر اخبار گوناگون به دست داده است. درباره تفرد او در نقل روایات، از جمله روایاتی بلند چون خطبه افتخار و خطبه تطنجیه، باید توجه داشت که وی به طیف درخور توجهی از منابع متقدم شیعه، از جمله الواحده ابن جمهور دسترسی داشته است [۶۸]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص ۱۶۲، بیروت، ۱۳۷۹ق.
نیز کلبرگ، و درباره شروح او باید به مشربش در عرفان و اسرار حروف توجه داشت.۷ - آثار خطیالف) اسرارالائمه که در مشارق الانوار نیز درج شده است. ب) انشاءالتوحید والصلوات علی النبی و آله الائمة الهُداة (علیهمالسلام). ج) الالفین فی وصف سادة الکونین که نسخه ای خطی از آن در کتابخانه حسینیه شوشتریها در نجف (ش ۲/۳۱۶) موجود بوده است. [۶۹]
محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲، ص۲۹۸، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۰]
محمدتقی دانش پژوه، اسماعیل حاکمی، ج۱، ص۸۵۲، نسخه های خطی، دفتر یازده و دوازده، تهران ۱۳۶۲ ش.
و در اختیار مجلسی قرار داشته، و آقابزرگ تهرانی به نسخهای از آن اشاره کرده است [۷۳]
GAL , S، ج۲، ص۲۰۴.
د) الدُرّالثمین فی ذکر خمسمائة آیة نزلت من کلام رب العالمین فی فضایل امیرالمرجوع کنید به منین علیهالسلام نسخه ای خطی تقریباً با همین نام و محتوا در کتابخانة مدرسه عالی شهید مطهری [۷۴]
فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ج ۵، تألیف محمدتقی دانش پژوه و علینقی منزوی، تهران ۱۳۵۶ ش.
وجود دارد که احتمالاً همین اثر برسی است.ه) مشارق الامان و لباب حقائق الایمان.با مضمونی نزدیک به مشارق الانوار که از آخرین نوشتههای برسی است [۷۵]
عبدالله افندی، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۰۵، قم، ۱۴۰۱ق.
و نسخی از آن برجای مانده است. [۷۸]
سیدشهابالدین مرعشی، خطی، ج۵، ص۱۶۳.
[۷۹]
آستان قدس رضوی، فهرست، ج۱۱، ص۶۸۲.
این کتاب خلاصه مشارق انوارالیقین است و در فهرست کتابخانة آستان قدس رضوی [۸۰]
فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۱۱، ص۶۸۲، تألیف مهدی ولائی، مشهد ۱۳۴۶ ش.
اشتباهاً تفسیر سوره فاتحه دانسته شده است.و) کتابی درباره مولد نبی (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) و فاطمه و امیرالمؤمنین علیهماالسلام و فضایل آنها. [۸۱]
محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۳، ص۲۳۶، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۸ - آثار چاپیالف) مشارق انوارالیقین فی حقائق اسرار امیرالمؤمنین (علیهالسّلام). این کتاب، که نسخه های خطی فراوانی از آن موجود است، بارها در هند، ایران و لبنان به صورت پر غلط و غیر انتقادی چاپ شده است. ب) لوامع انوارالتمجید و جوامع اسرارالتوحید؛ متنی است کوتاه مشتمل بر اعتقادات مؤلف که به عنوان مقدمهای بر مشارق بدان الحاق شده، و در نسخچاپی نیز در آغاز مشارق همو [۸۵]
رجب برسی، مشارق انوار الیقین، ج۱، ص ۵-۱۳.
جای گرفته است. این رساله، که نسخه های خطی فراوانی دارد، به مثابة مقدمه یا ذیل مشارق الانوار است و در آغاز مشارق در ده صفحه چاپ شده است.ج) اشعار که عمدتاً در مدح و رثای ائمة اطهار علیهم السّلام بوده و مبیّن آرا و عقاید برسی است. علامة امینی ۵۴ بیت از این اشعار را نقل کرده و در کتاب شعراءالحِلّه [۸۷]
علی خاقانی، شعراءالحلّه، ج۲، ص۳۷۱ـ۳۹۴.
حدود پانصد بیت از آن ذکر شده است. شیخ محمّدبن طاهر سماوی نیز حدود هفتصد بیت از اشعار او را در مجموعه ای گرد آورده است. [۸۸]
محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۹، ص۱۳۲، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
د) تفسیر سورة الاخلاص (رساله ای کوتاه تقریباً در ۱۵۰ سطر). این رساله در آخر کتاب وحدت از دیدگاه عارف و حکیم چاپ شده و از آن نسخه های خطی متعددی موجود است. در فهرست کتابخانه ملی [۸۹]
فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، به کوشش ابن یوسف شیرازی و دیگران، ج۱، ص۱۲۷- ۱۲۸، تهران، ۱۳۱۳ش بب.
[۹۰]
مرکزی، خطی، ج۸، ص۶۹۶.
[۹۱]
کتابخانه ملی ایران، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ج۹، ص۴۹۶، ایران، ج ۹، گردآوری عبدالله انوار، تهران ۱۳۵۷ ش.
کتابی به نام خفی الاسرار به برسی نسبت داده شده که همان مشارق الانوار است.و) از سرودههای برسی نیز قطعههایی برجای مانده که همگی در باب فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) است. [۹۴]
علی خاقانی، شعراء الحله، ج۲، ص۳۷۱ بب، نجف، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
[۹۵]
ملحقات، رجب برسی، مشارق انوار الیقین، بیروت، ۱۳۷۹ق.
فخرالدین احمد بن محمد سبعی احسایی (د پس از ۹۶۰ق)، قصیدهای از وی در مدح امام علی (علیهالسلام) را تخمیس کرده است. ۹ - مدفن برسیمدفن برسی بهطور قطع معلوم نیست. معصوم علیشاه [۹۷]
محمدمعصوم معصومعلیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۷۱۱، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۴۵ش.
محل آن را بی ذکر مأخذ و دلیل، قبرستان قتلگاه مشهد ذکر میکند که مدفن طبرسی، صاحب مجمع البیان، نیز در آنجاست.شیخ عباس قمی [۹۸]
عباس قمی، فوائدالرضویه، زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۱، ص۱۸۱، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ ش).
نیز به گفته شیرازی اشاره کرده است؛ هر چند شیبی [۹۹]
کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ج۱، ص۲۴۱، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش.
در فهم مقصود وی اشتباه کرده و برداشتهایی نادرست داشته است.خوانساری [۱۰۰]
محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۳، ص۳۴۵، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
شنیده است که قبر او در وسط باغی در اردستان واقع است. مدرس تبریزی [۱۰۱]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص۱۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
نیز همین گفته را تکرار کرده است.به قولی، بنای مشهور به بقعه حافظ رجب که امروز روبه ویرانی است و مقدمات تجدید بنای آن فراهم میشود، در شمال زواره است و تا چند سال پیش، از مراکز مهم زیارتی و تفریحی مردم اردستان زواره و توابع بوده است. [۱۰۲]
غلامرضا گلی زواره، «شیخ حافظ رجب برسی درّ گرانبهایی در کویر زواره»، ج۱، ص۱۱، جمهوری اسلامی، ش ۳۲۳۱، پنج شنبه ۴ مرداد ۱۳۶۹.
۱۰ - مهمترین اثر برسیمهمترین اثر برسی کتاب مشارق الانوار الیقین فی حقائق اسرار امیرالمؤمنین، به صورت مجموعهای از نقل و شرح در باب ولایت امیرالمؤمنین و دیگر ائمه (علیهمالسلام) است که بارها، از جمله در بمبئی (۱۳۰۳ و ۱۳۱۸ق) و بیروت (۱۳۷۹ق)، و نیز به کوشش علی عاشور در همانجا (۱۴۱۹ق) به چاپ رسیده است. گفتنی است که برخی نسخههای شناخته شده از کتاب، کاملتر از متن چاپی بوده است (مثلاً نسخه مکتوب در کاشان، و از همین روست که شماری از احادیث منقول در کتب محدثان امامیه در نسخههای چاپی دست نایافتنی است. تقیالدین عبدالله حلبی گزیدهای از این کتاب را با عنوان الدر الثمین فراهم آورده که گاه به شخص برسی نسبت داده شده است. [۱۱۱]
فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، به کوشش ابن یوسف شیرازی و دیگران، ج۴، ص۴۰۹، تهران، ۱۳۱۳ش بب.
محمدزمان عارف متخلص به ساقی (د ۱۲۸۶ق/ ۱۸۶۹م) نیز خلاصهای از مشارق را ساخته است (برای نسخه خطی آن، رجوع کنید به اینجا ). حسن خطیب کرمانی نیز در ۱۰۹۰ق ترجمهای شرح گونه به فارسی بر کتاب با عنوان مطالع الاسرار به دستور شاه سلیمان صفوی پرداخته است. [۱۱۶]
GAL , S، ج۲، ص۶۶۱.
[۱۱۷]
GAL , S، ج۲، ص۲۰۴.
نیز قصیدهای در مدح مشارق از سنجاری. برخی از نسخ موجود در کتابخانهها، با عناوینی چون اسرار الحروف، خفی الاسرار و نیز اسرار الائمه به چشم میخورد که ظاهراً همان مشارقالانوار است. [۱۱۹]
مرکزی، خطی، ج۱۲، ص۲۸۲۶.
[۱۲۰]
ملی، خطی، ج۹، ص۴۹۶.
[۱۲۱]
سیدشهابالدین مرعشی، خطی، ج۱۶، ص۱۵۹.
۱۰.۱ - شهرت مشارق الانوارمشارق الانوار برسی از همان سده ۹ق/۱۵م در برخی محافل امامیه کتابی شناخته شده بود، چنانکه نخستین نقلها از آن به حدود سال ۸۹۵ق، یعنی به نوشتههای کفعمی باز میگردد و در سدههای بعد نیز سیدولیالله رضوی در کنز المطالب (تألیف:۹۸۰-۹۸۱ق) و فیضکاشانی (د ۱۰۹۰ق/۱۶۷۹م) در کلمات مکنونه از این کتاب بهره گرفتهاند [۱۲۶]
محمدمحسن فیض کاشانی، کلمات مکنونة، ج۱، ص۱۹۶، تهران، ۱۳۴۲ش.
و در سده ۱۲ق، استفاده از آن گسترش بیشتری یافته است. با اینهمه، نام برسی تا ۳ قرن پس از وفاتش به کتب رجال امامیه راه نیافت و نخستین توجهات رجال شناختی به او از سوی حر عاملی (د ۱۱۰۴ق/۱۶۹۳م) و افندی (د ۱۱۳۰ق، ۱۷۱۸م)، بوده است.۱۱ - فهرست منابع(۱) آستان قدس رضوی کتابخانة مرکزی، فهرست کتب خطی کتابخانة آستان قدس رضوی، تألیف مهدی ولائی، مشهد ۱۳۴۶ ش. (۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱. (۴) محسن امین، اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۵) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۶) علی بن موسی ثقة الاسلام تبریزی، مرآة الکتب، (بی جا) ۱۳۶۳ ش. (۷) رجب بن محمد حافظ برسی، مشارق الانوار، چاپ افست تهران (بی تا). (۸) هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الا´ ثار و الاخبار، بیروت ۱۹۷۳. (۹) علی خاقانی، شعراء الحلّه نجف، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م. (۱۰) محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲. (۱۱) محمدتقی دانش پژوه، اسماعیل حاکمی، نسخه های خطی، دفتر یازده و دوازده، تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۲) محمدبن حسن دیلمی، ارشادالقلوب، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸. (۱۳) محمدبن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المرجوع کنید به منین، قم. (۱۴) کامل مصطفی شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سدة دوازدهم هجری، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۵۹ ش. (۱۵) کتابخانه ملی ایران، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ایران، ج ۹، گردآوری عبدالله انوار، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۶) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۱۷) ابراهیم بن علی کفعمی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، قم ۱۴۱۲. (۱۸) غلامرضا گلی زواره، «شیخ حافظ رجب برسی درّ گرانبهایی در کویر زواره»، جمهوری اسلامی، ش ۳۲۳۱، پنج شنبه ۴ مرداد ۱۳۶۹. (۱۹) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۰) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. (۲۱) مدرسة عالی سپهسالار کتابخانه، فهرست کتابخانة مدرسة عالی سپهسالار، ج ۵، تألیف محمدتقی دانش پژوه و علینقی منزوی، تهران ۱۳۵۶ ش. (۲۲) هاشم بحرانی، حلیة الابرار، به کوشش غلامرضا مولانا بحرانی، قم، ۱۴۱۱ق. (۲۳) هاشم بحرانی، مدینه معاجز، به کوشش عزتالله مولایی همدانی، قم، ۱۴۱۳ق. (۲۴) علی بروجردی، طرائف المقال، به کوشش مهدی رجایی، قم، ۱۴۱۰ق. (۲۵) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین. (۲۶) محمد حر عاملی، امل الامل، به کوشش احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. (۲۷) محمد حر عاملی، الجواهر، قم، مکتبة المفید. (۲۸) محمد حر عاملی، وسائل الشیعه، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، قم، ۱۴۱۴ق. (۲۹) محمدمحسن فیض کاشانی، کلمات مکنونة، تهران، ۱۳۴۲ش. (۳۰) قاموس. (۳۱) شیخ عباس قمی، الفوائد الرضویة، تهران، ۱۳۲۷ش. (۳۲) شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق. (۳۳) اعجاز حسین کنتوری، کشف الحجب و الاستار، قم، ۱۴۰۹ق. (۳۴) لغتنامه دهخدا. (۳۵) سیدشهابالدین مرعشی، خطی. (۳۶) مرکزی، خطی. (۳۷) محمدمعصوم معصومعلیشاه، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۴۵ش. (۳۸) GAL , S. (۳۹) Kohleberg E A Medieval Muslim Scholar at Work: Ibn T w = s and his Library, Leiden, ۱۹۹۲. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برسی»، شماره۴۷۵۰. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بُرسی»، شماره۹۶۴. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سده 9 (قمری) | علمای شیعه | علمای قرن هشتم | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|